تاریخچه شرکت JAC؛ از کارگاهی در هِفِئی تا بزرگراه‌های آلمان

وقتی در سال ۱۹۶۴ اولین خطوط تولید JAC در شهر صنعتی هِفئی در جنوب شرقی چین جان گرفت، کمتر کسی تصور می‌کرد این کارخانه کوچک روزی به یکی از نام‌های مهم صنعت کامیون و کامیونت در آسیا و حتی جهان بدل شود. آن روزها چین در حال بازسازی اقتصادی بود و نیاز مبرم به وسایل حمل‌ونقل تجاری داشت. مهندسان و کارگران جوان هِفئی با درک این نیاز روی یک هدف ساده تمرکز کردند: ساخت کامیونی سبک و قابل اعتماد برای کارهای روزمره. همین رویکرد بود که از همان ابتدا مسیر برند را متمایز کرد و ستون فقرات آن را «کامیون و کامیونت» ساخت.

در دهه‌های بعد، با رشد صنعت داخلی، JAC آرام‌آرام ظرفیت تولیدی خود را گسترش داد. شاسی‌های ساده به خطوط مونتاژ پیوستند و کامیون‌های سبک برای ناوگان‌های شهری عرضه شدند. در همین دوره نخستین جرقه‌های صادرات هم زده شد؛ چند صد دستگاه کامیونت به کشورهای درحال‌توسعه فرستاده شد تا شرکت با آزمون و خطا بداند مشتریان بیرون از چین چه نیازهایی دارند. این تجربه‌های ابتدایی نه‌تنها جسارت صادرات به JAC داد، بلکه نگاه مهندسانش را جهانی‌تر کرد. به این ترتیب، «ذهنیت تجاری» که در آغاز با کامیون‌های سبک متولد شده بود، به آرامی در کالبد برند ریشه دواند و راه را برای ورود به مراحل بعدی آماده ساخت.

نام این شرکت هم بازتابی از همین نگاه است. JAC مخفف عبارت Anhui Jianghuai Automobile Company است؛ «Jianghuai» نام قدیمی منطقه‌ای در استان آن‌هوئی است که رودخانه یانگ‌تسه از آن می‌گذرد. انتخاب این نام نشان می‌دهد که کارخانه می‌خواست هویت محلی خود را حفظ کند، درحالی‌که چشم‌انداز ملی و حتی جهانی داشت. به این ترتیب، JAC از همان آغاز، پیوندی میان ریشه‌های جغرافیایی و جاه‌طلبی صنعتی خود برقرار کرد.

آغاز تولید محصولات متنوع در دهه ۱۹۹۰

در اوایل دهه ۱۹۹۰، زمانی که سرعت چین به سمت صنعتی شدن از هر زمانی بیشتر شده بود،  JAC تصمیم گرفت تمرکز خود را از کامیون‌های سبک سنتی به سطحی جدید و بالاتر ببرد. نقطه شروع این تغییر، راه‌اندازی خط تولید کامیونت‌های سبک و متوسط بود؛ محصولاتی که برای رفع واقعی نیاز‌های ناوگان‌های شهری و بین‌شهری تولید می‌شدند. اولین مدل‌های JAC در این دوره، کامیون‌های سری HFC بودند که با طراحی ساده اما مقاوم، شاسی‌های چندمنظوره و موتورهای دیزلی اقتصادی وارد بازار شدند. این کامیونت‌ها اولین گام جدی JAC برای خروج از قالب یک تولیدکننده محلی و تبدیل شدن به برندی شناخته‌شده در سطح ملی بودند.

با تولد پلتفرم‌های HFC، جک توانست استاندارد تازه‌ای در کیفیت و دسته‌بندی محصولات خود ایجاد کند. برای نخستین‌بار، کامیونت‌ها بر اساس کاربری‌های مختلف، از توزیع شهری تا باربری سبک بین‌شهری، طبقه‌بندی شدند. این موضوع نه‌تنها انتخاب را برای مشتریان آسان‌تر کرد، بلکه جایگاه JAC را به‌عنوان برندی نوآور در میان رقبا تثبیت نمود. کامیونت‌های HFC به‌سرعت به نماد دوام و سادگی در ناوگان‌های محلی تبدیل شدند و همین اعتبار، پل ورود JAC به بازارهای پرچالش‌تر بود.

اهمیت این دوره در تاریخ JAC بسیار پررنگ است؛ زیرا کامیونت‌ها در حقیقت دروازه جهانی‌شدن این برند بودند. بسیاری از کشورها، نخستین بار نام JAC را با یک کامیونت ساده اما کارآمد شناختند. این کامیونت‌ها ثابت کردند که شرکت می‌تواند محصولاتی با کیفیت پایدار و قابل اتکا آن‌ هم در سطح جهانی عرضه کند. به این ترتیب، جک در میانه دهه ۱۹۹۰ فقط یک تولید‌کننده در سطح منطقه‌ای و ملی نبود، بلکه بازیگری بود آماده برای ورود به صحنه‌های برتر جهانی. مسیری که بعدها با ورود به کامیون‌های سنگین و کشنده‌ها ادامه یافت.

ورود به دنیای بزرگ‌ترها؛ تولد کامیون‌های سنگین JAC در دهه ۲۰۰۰

ورود به هزاره جدید برای JAC به معنای ورود به بازارهای جدید با محصولات جدید بود. شرکت در اوایل دهه ۲۰۰۰ با معرفی نخستین کامیون سنگین خود، رسما نشان داد که دیگر یک سازنده محلی کامیونت‌های سبک نیست، بلکه آماده رقابت درلیگ‌های بالاتر است. این تصمیم، نقطه عطفی در تاریخ JAC بود؛ چراکه برای اولین‌بار تمام طیف محصولات تجاری را در سبد خود داشت: از کامیونت‌های شهری گرفته تا کامیون‌های باری میان‌وزن و کشنده‌هایی که در جاده‌های بین‌المللی به کار گرفته می‌شدند.

این تصمیم در زمانه‌ای گرفته شد که رقابت بین برندهای بزرگ تولید‌کننده کشنده و کامیون در اوج خودش قرار داشت و شرکت‌هایی مثل مرسدس بنز، ولوو و اسکانیا بیشتر بازارهای جهان را قبضه کرده بودند. شاید در این زمان، خود کمپانی جک هم امیدی به پیروزی نداشت، اما ادامه داد و استمرار خود را حفظ کرد.

در همین زمان، زبان طراحی اختصاصی JAC نیز شکل گرفت. کابین‌ها ظاهری مدرن‌تر به خود گرفتند و شاسی‌های اختصاصی برای کامیون‌های سنگین توسعه داده شدند. این تغییر، نشانه‌ای از بلوغ برند بود؛ شرکتی که پیش‌تر فقط به مونتاژ و تولید قطعه متکی بود، اکنون با رویکردی پلتفرم‌محور وارد میدان شد. در یک کلام، جک توانست ساختارهایی بسازد که روی آن‌ها نسل‌های جدید محصولات تجاری بنا شوند؛ ساختاری که تا امروز هم به‌عنوان ستون اصلی توسعه کامیون‌ها و کشنده‌های برند باقی مانده است.

ورود رسمی به کلاس کامیون‌های سنگین تنها یک گام در توسعه محصول نبود، بلکه به JAC اعتبار تازه‌ای بخشید. از این پس، شرکت می‌توانست با برندهای بزرگ داخلی و حتی خارجی رقابت کند و نام خود را به‌عنوان یکی از بازیگران جدی صنعت خودروهای تجاری چین مطرح سازد. این نقطه، پلی شد برای همکاری‌های جهانی و مشارکت‌های فنی که در سال‌های بعد JAC را به جایگاهی کاملا متفاوت رساند.

تفکری فراتر از چهارچوب‌ها؛ جهانی‌ شدن طراحی و مهندسی

در میانه دهه ۲۰۰۰، جک به‌خوبی می‌دانست که برای رقابت در سطح بین‌المللی، دیگر تنها دوام و قیمت کافی نیست. کیفیت کابین، ایمنی راننده و راحتی سفر، به ویژه در کامیون‌های سنگین و کشنده‌ها، به معیارهای اصلی مشتریان در کلاس جهانی تبدیل شده بود. همین نگاه باعث شد شرکت گامی جسورانه بردارد، ایجاد مراکز طراحی و تحقیق ‌و توسعه در خارج از چین. اولین انتخاب ایتالیا بود، جایی که تجربه غنی طراحی اروپایی می‌توانست به ارگونومی و زیبایی کابین‌های JAC روح تازه‌ای بدمد. سپس ژاپن، با سابقه بی‌نظیرش در فناوری، کیفیت ساخت و ایمنی، به دومین پایگاه جهانی JAC بدل شد.

این مراکز بین‌المللی نه فقط خطوط طراحی را تغییر دادند، بلکه استانداردهای تازه‌ای در تولید کامیون و کامیونت‌های JAC ایجاد کردند. کابین‌ها به‌تدریج راحت‌تر، بی‌صداتر و ایمن‌تر شدند؛ سیستم‌های ایمنی با استانداردهای اروپایی هماهنگ شده و جزئیات ارگونومیک برای رانندگان بهبود یافت. بسیاری از رانندگانی که بعدها پشت فرمان مدل‌های K5 و K7 نشستند، همین تغییرات را دلیل انتخاب JAC عنوان کردند؛ تغییراتی که ریشه در مراکز طراحی بیرون از چین داشت.

اهمیت این دوره فراتر از تغییر ظاهر محصولات بود. جهانی‌سازی طراحی و مهندسی، JAC را وارد باشگاهی کرد که در آن برندها نه فقط تولیدکننده، بلکه خالق تجربه رانندگی بودند. ترکیب نگاه اروپایی با نیازهای عملیاتی ناوگان‌های آسیایی و خاورمیانه‌ای، محصولاتی به وجود آورد که هم دوام داشتند و هم استانداردهای جهانی را رعایت می‌کردند. در این بازه، JAC دیگر یک برند در حال رشد نبود، بلکه شرکتی با هویت جهانی به شمار می‌رفت که آماده بود با برندهای صاحب سبک رقابت کند.

تولید پیشرانه‌های مشترک؛ از همکاری با Navistar تا Cummins

به دهه ۲۰۱۰ می‌رسیم، نقطه‌ای که JAC دیگر تنها با طراحی و شاسی‌های مقاوم نمی‌توانست پاسخگوی انتظارات بازارهای جهانی باشد. رانندگان و مدیران ناوگان به‌دنبال کامیون و کامیونتی بودند که نه‌فقط دوام بیاورد، بلکه در مصرف بهینه سوخت، آلایندگی کمتر و قدرت موتور نیز با رقبای جهانی برابری کند. همین جا بود که JAC تصمیم گرفت وارد همکاری‌ها و شراکت‌هایی شود که آینده قوای محرکه‌اش را رقم بزند. نخستین گام بزرگ، همکاری مشترک با Navistar آمریکا بود؛ شرکتی که سال‌ها تجربه ساخت موتورهای دیزلی سنگین داشت. این همکاری، دست JAC را برای استفاده از فناوری‌های نوین و ارتقای سطح آلایندگی محصولاتش باز کرد.

چند سال بعد، دومین همکاری راهبردی کلید خورد؛ این‌بار با غول آمریکایی دیگری به نام Cummins. تأسیس شرکت مشترک Anhui Cummins در سال ۲۰۱۸ نقطه عطفی بود که JAC را قادر ساخت موتورهایی سازگار با استانداردهای سختگیرانه اروپا روی کامیون‌ها و کامیونت‌هایش نصب کند. پیشرانه‌های Cummins، با ترکیب قدرت بالا و مصرف بهینه، به‌ویژه در کامیونت‌های میان‌وزن JAC، به برگ برنده‌ای برای حضور در بازارهای رقابتی خاورمیانه، آمریکای لاتین و حتی اروپا تبدیل شدند.

اهمیت این دوره فقط در ارتقای سطح موتور خلاصه نمی‌شود. همکاری با Navistar و Cummins، JAC را از یک تولیدکننده محلی به شرکتی تبدیل کرد که توانست اعتماد بازارهای جهانی را به‌دست آورد. ناوگان‌هایی که پیش‌تر به برندهای اروپایی یا ژاپنی وفادار بودند، حالا با کامیونت‌ها و کامیون‌های JAC آشنا شدند که موتورهایی با فناوری مشترک آمریکایی در دل خود داشتند. این مشارکت‌ها نشان دادند که JAC به جای اختراع دوباره چرخ، مسیر هوشمندانه‌ای را برگزیده است: استفاده از تخصص شرکای جهانی برای جهشی سریع‌تر در بازار رقابتی خودروهای تجاری.

نگاهی به معماری برندهای تجاری جک؛ از «کامیونت شماره ۱» تا «Geerfa» و «Gallop»

وقتی JAC در دهه ۲۰۱۰ به‌دنبال تثبیت جایگاه خود در بازار‌های جهانی بود، فهمید که فقط موتور قوی یا شاسی مقاوم کافی نیست. آنچه مشتریان را به یک برند وفادار می‌کند، معماری خاص محصولات و نام‌هایی است که در ذهن بمانند. همین نگاه باعث شد JAC سبد تجاری خود را با برندهای فرعی مشخص و نظام‌مند کند.

برای کامیونت‌ها و کامیون‌های سبک، خانواده‌هایی مثل Shuailing،Junling  وKangling  زیر چتر JAC 1卡 (卡 با آوای کا و معنی کامیونت) عرضه شدند؛ نامی که در چین به‌معنای «کارت شماره یک» است و نشان از اعتماد و اولویت دارد. این گروه محصولات بیشتر نیازهای توزیع شهری و ناوگان‌های سبک را پاسخ می‌دادند.

در سوی دیگر، برای کامیون‌های سنگین و کشنده‌ها، برندهای اختصاصی مثل Geerfa وGallop متولد شدند. این برندها، میزبان مدل‌هایی مانند K5، K7 و A5/Q7 بودند که به‌تدریج وارد کلاس رقابتی‌تر بازارهای بین‌المللی شدند. طراحی این کامیون‌ها نه‌تنها بر پایه دوام، بلکه با الهام از استانداردهای اروپایی در ایمنی، ارگونومی و راحتی انجام شد. هر نسل جدید، زبان طراحی را ارتقا می‌داد و نشان می‌داد که JAC دیگر صرفا یک تولیدکننده اقتصادی نیست، بلکه می‌تواند کشنده‌هایی با کیفیت رقابتی جهانی به بازار عرضه کند.

این معماری برندها تأثیر بزرگی در تثبیت جایگاه JAC داشت. وقتی مشتریان در بازارهای صادراتی نام‌هایی مثل Junling یا K7 را می‌شنیدند، دیگر با یک کد ناشناخته مواجه نبودند؛ بلکه با محصولی آشنا و دارای هویت مشخص روبه‌رو می‌شدند. همین ثبات در نام‌گذاری و دسته‌بندی باعث شد بازارهای نوظهور، اعتماد بیشتری به محصولات JAC پیدا کنند و برند به‌تدریج از یک بازیگر محلی به یک نام معتبر جهانی بدل شود.

نقطه‌عطف‌های مدل‌های سنگین؛ کشنده‌های محبوب K5 و K7

وقتی JAC نخستین کشنده‌های خود را معرفی کرد، هنوز فاصله زیادی با بزرگان صنعت کامیون داشت. اما با عرضه K5 در میانه دهه ۲۰۱۰ ورق برگشت. این مدل با کابینی مدرن‌تر، شاسی تقویت‌شده و موتورهای ارتقا یافته، نشان داد که JAC آماده است وارد رقابتی جدی در کلاس کشنده‌های ترانزیت شود. K5 اولین محصولی بود که در آن توجه ویژه به راحتی راننده و ارگونومی کابین دیده می‌شد؛ موضوعی که پیش‌تر بیشتر به برندهای اروپایی اختصاص داشت.

پس از موفقیت K5، نوبت بهK7  رسید؛ پرچمداری که نقطه عطفی در تاریخ کامیون‌های سنگین جک بود. K7 نه‌تنها طراحی ظاهری جسورانه‌تری داشت، بلکه با استفاده از پیشرانه‌هایCummins  و گیربکس‌های AMT، سطح جدیدی از فناوری را وارد محصولات تجاری این برند کرد.

سیستم‌های ایمنی پیشرفته، بهبود NVH (کاهش نویز و لرزش) و امکاناتی مانند کروز کنترل هوشمند، K7 را به محصولی تبدیل کرد که می‌توانست در جاده‌های بین‌المللی هم حرفی برای گفتن داشته باشد.

اهمیت این نسل‌ها فراتر از یک مدل خاص بود. K5 و K7 ثابت کردند که JAC می‌تواند از مرحله تولید کامیون اقتصادی عبور کند و به‌عنوان سازنده‌ای معتبر در کلاس کشنده‌های مدرن شناخته شود. این کامیون‌ها توانستند اعتماد رانندگانی را جلب کنند که پیش‌تر فقط به برندهای اروپایی یا ژاپنی اتکا داشتند. به این ترتیب، JAC جایگاه خود را در بازارهای جهانی تثبیت کرد و نشان داد که مسیرش برای رقابت در سطح بالا هموار شده است.

حرکت به سوی برقی‌سازی و هوشمندسازی ناوگان

در آستانه دهه ۲۰۲۰، جک گام تازه‌ای برداشت که شاید از همه حرکت‌های پیشین آن جسورانه‌تر بود؛ این حرکت چیزی نبود جز ورود رسمی به دنیای کامیونت‌ها و کامیون‌های برقی. اولین نمونه‌های موفق این مسیر با معرفی سری N55EV و N42EV شکل گرفت؛ کامیونت‌های تمام‌برقی که برای توزیع شهری و مسیرهای کوتاه طراحی شده بودند. این محصولات با باتری‌های قدرتمند، اکسل‌های محرک الکتریکی و سامانه‌های پایش هوشمند، به ناوگان‌های شهری چین وارد شدند و خیلی زود پایشان به بازارهای برون‌مرزی مانند مکزیک و برزیل هم باز شد.

اما برقی‌سازی تنها بخشی از ماجراجویی جدید جک بود. JAC در همین دوره، سرمایه‌گذاری گسترده‌ای روی فناوری‌های هوشمندسازی ناوگان انجام داد. از سامانه‌های ایمنی پیشگیرانه گرفته تا امکانات سایبری برای مدیریت آنلاین ناوگان، همگی نشان می‌دادند که این شرکت می‌خواهد کامیونت‌ها و کامیون‌هایش نه‌فقط یک وسیله حمل‌ونقل، بلکه بخشی از یک اکوسیستم لجستیک هوشمند باشند. پروژه‌هایی مانند ES9 در همین راستا تعریف شدند؛ راهکارهایی برای حمل‌ونقل سبز در محدوده‌های شهری و نزدیک‌شهری که ترکیبی از برقی‌سازی و نرم‌افزارهای مدیریت ناوگان را ارائه می‌دادند.

ارزش این دوره در تاریخ JAC از دو جهت قابل‌توجه است؛ نخست آنکه برند توانست خود را از رقبا متمایز کند و نشان دهد صرفا به گذشته دیزلی خود وابسته نیست. دوم اینکه با عرضه مدل‌های برقی در کشورهای مختلف، نشان داد رویکرد جهانی‌سازی دیگر فقط در طراحی و مونتاژ نیست، بلکه در فناوری‌های آینده‌نگر نیز دنبال می‌شود. برقی‌سازی و هوشمندسازی، امروز همان نقشی را برای JAC ایفا می‌کنند که کامیونت‌های HFC در دهه ۱۹۹۰ داشتند: دریچه‌ای تازه برای جهانی‌شدن برند.

بومی‌سازی در بُعد جهانی؛ از قزاقستان تا مکزیک

یکی از رازهای موفقیت JAC در بازارهای جهانی، درسی بود که از همان تجربه‌های صادراتی اولیه آموخت: برای رقابت واقعی، باید نزدیک به مشتری بود. این فلسفه از اواخر دهه ۲۰۱۰ شکل جدی‌تری گرفت و شرکت تصمیم گرفت به جای تکیه صرف بر صادرات مستقیم، خطوط مونتاژ منطقه‌ای راه‌اندازی کند.

قزاقستان نخستین نقطه مهم این راهبرد بود. با خرید سهام گروه Allur در سال ۲۰۱۹، JAC توانست خط مونتاژی در آسیای میانه راه‌اندازی کند که نه‌تنها هزینه تولید و حمل را کاهش می‌داد، بلکه دسترسی سریع‌تر به خدمات و قطعات را برای مشتریان محلی فراهم می‌کرد.

گام بزرگ بعدی در مکزیک برداشته شد؛ جایی که همکاری با Giant Motors مسیر تازه‌ای برای کامیونت‌ها و کامیون‌های سنگین JAC باز کرد. در این خط تولید، مدل‌های سبک تا سنگین به‌صورت CKD/SKD مونتاژ شدند و برند توانست حضور پررنگ‌تری در بازار آمریکای لاتین پیدا کند. این حضور به‌ویژه در کامیونت‌های برقی اهمیت داشت، چراکه لجستیک شهری در کشورهای آمریکای لاتین به سرعت به سمت ناوگان‌های سبز حرکت می‌کرد.

ارزش این استراتژی بومی‌سازی، فقط در کاهش هزینه‌ها نبود. JAC با ایجاد خطوط تولید محلی توانست اعتماد مشتریان را بیشتر جلب کند؛ چون رانندگان و مدیران ناوگان می‌دانستند که خدمات پس از فروش و تأمین قطعات به‌سرعت در دسترس خواهد بود. به این ترتیب، بومی‌سازی جهانی به یکی از ستون‌های اصلی موفقیت JAC تبدیل شد و برند را از یک صادرکننده ساده به یک بازیگر بین‌المللی با ریشه‌های محلی بدل ساخت.

مشارکت‌های راهبردی؛ از فولکس‌واگن تا ابرکارخانه‌های هوشمند

دهه ۲۰۱۰ برای JAC فقط زمان توسعه محصولات نبود، بلکه دوره‌ای بود که همکاری‌های راهبردی‌اش با غول‌های جهانی شکل تازه‌ای گرفت. یکی از مهم‌ترین آن‌ها شراکت با گروه فولکس‌واگن در سال ۲۰۱۷ بود؛ پروژه‌ای که در ابتدا بیشتر بر خودروهای برقی سواری تمرکز داشت، اما اثرات غیر مستقیم آن به بخش تجاری هم رسید.

ورود فولکس‌واگن به سهام JAC باعث شد فرایندهای تولید، کنترل کیفیت و مدیریت زنجیره تأمین به سطحی بالاتر ارتقا یابند. همین تغییرات زیرساختی بعداً کامیونت‌ها و کامیون‌های JAC را هم از نظر کیفیت ساخت و هماهنگی با استانداردهای بین‌المللی جلو انداخت.

هم‌زمان، JAC در داخل چین روی پروژه‌های صنعتی عظیمی کار کرد که بعدها با عنوان ابرکارخانه‌ها یا «MAEXTRO» شناخته شدند. این مراکز نه‌فقط خطوط تولید گسترده، بلکه آزمایشگاه‌های هوشمند، مراکز تست آلایندگی و واحدهای توسعه نرم‌افزاری را در خود جای داده بودند. چنین ساختاری به شرکت اجازه داد هم تیراژ بالاتر را مدیریت کند و هم فناوری‌های نو مانند هوشمندسازی ناوگان را سریع‌تر وارد محصولات تجاری کند.

ارزش این مشارکت‌ها در این بود که JAC به‌جای پیشروی تنها، توانست از تجربه و سرمایه شرکای جهانی بهره بگیرد. هرچند محور رسمی همکاری با فولکس‌واگن خودروهای سواری بود، اما ثمره آن به کامیونت‌ها و کامیون‌های سنگین هم رسید. کیفیت مونتاژ بهتر، بهره‌گیری از فرآیندهای تولید پیشرفته و دسترسی به دانش مدیریتی، همه باعث شدند JAC با اطمینان بیشتری وارد رقابت جهانی شود. این همکاری‌ها ثابت کردند که یک برند چینی می‌تواند با اتکا به شبکه‌ای از شرکای بزرگ، آینده‌ای جهانی برای خودروهای تجاری خود بسازد.

نقشه راه آینده؛ کامیون‌های JAC در مسیر فردا

امروز که به شش دهه مسیر JAC نگاه می‌کنیم، نقطه بعدی سفر بیش از هر زمان دیگری روشن به نظر می‌رسد: برقی‌سازی گسترده و هوشمندسازی ناوگان. این شرکت حالا برنامه‌ریزی کرده تا کامیونت‌ها و کامیون‌های برقی‌اش را فراتر از توزیع شهری به حوزه‌های منطقه‌ای و بین‌شهری نیز گسترش دهد. پروژه‌هایی مانند توسعه سری ES9 تنها آغاز این تحول‌اند؛ جایی که ناوگان‌های کامل، از کامیونت سبک تا کشنده‌های میان‌وزن، به‌صورت برقی و متصل عرضه می‌شوند.

در کنار برقی‌سازی، مسیر دیگری هم در حال شکل‌گیری است: سیستم‌های دستیار راننده و فناوری‌های نیمه‌خودران. JAC می‌داند که بازار آینده کامیون‌های سنگین بدون سامانه‌های پیشرفته‌ای مثل ترمز اضطراری خودکار، کروز تطبیقی و پایش هوشمند ناوگان، جایگاهی نخواهد داشت. به همین دلیل، آزمایش‌های متعددی در زمینه ایمنی ساختاری و فناوری‌های ارتباطی بین خودرو و زیرساخت در حال اجراست.

در نهایت، JAC چشم‌انداز خود را تنها به برق محدود نکرده است. سوخت‌های جایگزین مانند CNG و LNG نیز بخشی از نقشه راه آینده هستند؛ زیرا بسیاری از بازارهای نوظهور هنوز زیرساخت کامل برقی‌سازی ندارند. همکاری‌های تازه در حوزه قوای محرکه هم ادامه دارد تا موتورهایی کارآمدتر و کم‌مصرف‌تر توسعه یابند. به این ترتیب، همان‌طور که JAC در دهه ۱۹۹۰ با کامیونت‌های HFC مسیر جهانی‌شدن را آغاز کرد، حالا هم با برقی‌سازی، هوشمندسازی و تنوع سوخت، در تلاش است در رقابت سخت بازارهای آینده جایگاه خود را تثبیت کند.